Discover
داستان های احسانو / daastaan ehsaanoo

59 Episodes
Reverse
سناریو
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
چطور میشه مگه میشه اتفاقاً تنها کسی هستی که میگم کاش ندیده بودند یادم نمیره به همه گفتم ازشون پول نمیگیره هاااا گذشت هر وقت میرم پیش عمه اولین سوالم عمه استاد نیامده آخه به عمه سپردم هر وقت استاد آمد زنگم بزنه میام کاش تهران باشم آخه من مسافرم اصلا بوشهرو برای اون رفتم بوشهر عمه من و خیلی من و دوست داره حرف من و زمین نمیدازه خو یه بار خونه خونه خواهرم بودم دقیقا بعد از اسکاری که لیلا حاتمی جایزه گرفته بود وقتی دیدمش همجوری بود آخه اونم دوسش دارم خیلی قبل از. چای و گرفته بود تا دیدمش پریدم پشت ون و شروع کردم به آشپزی آخه سفارش داشت حواسم و جمع کردم آخه مگه من تو آشپزی حواس جمع میکنم مگه مثل آدمی که تو نفس کشیدن حواس جمع کنه اصلا نگاش نمیکردم پختم و گذاشتم رو سینی و بردم براش گفتم بفرمایید استاد یه نگاهی کرد به ما زودی دوباره پریدم پشت ون تو کار خودش بود اصلا متوجه من بود که ... یادش بخیر
احسان جان آرزومه روبروت بشینم،، ساعتها زندگی کنم
بد نباشه بار دهم باهاش اشک میریزم 🙃🤦🏻♂️
تو جنگلهای عزیز بلوط بودم که این اپیزود رو میشنیدم و چه زیبا بر عمق جانم نشست؛ الملک لله 🙏👌
selam kheyli fiset mikonom az aa'hali jam kheli vaqte omedom share tehran hichish khoob ni share tehran faqt haminesh khoshen tanhaye tanhaye tanaee .kesi karet nedare
خود احسانو رو هدیه تهران کراش داشته
چقدر نیاز به این ادم ها حداقل به اندازه یه احوال پرسی با راننده تاکسی حس میشه
در عین زیبایی پر از غم بود 🖤
خوب و کوتاه
چقدر قشنگ خرف میزد انگار با روح روان ادم بازی میکنه حرفای عمو حاتم
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟
عبدی پور بازم موبه تن سیخ و اشک ب چشم روان کردی😑😑
وای عالی بود ممنونم آقای احسان
کلا احسان عبدی پور عالیه.
چقدر به دل میشینید همشهری های دوست داشتنی مایه افتخار همه جنوبی هایید❤️
شاهکاری به این قشنگی نشنیده بودم،عالی بود👏
لهجه شیرین ، بیان شیوا، به کار گیری کلمات ساده و خودمانی، شما فوق العاده اید👌🌹🌹
حالا که دارم اینها را مینویسم و ادامه ماجرا را میدانم حالم از خودم بهم میخورد ......
کاش ادم ها رو بر اساس بخشی از زندگی شون قضاوت نمیکردیم❤️
برای آنها که هنوز گوش نداده اند: من در اتوبوس گوش دادم. لطفا در فضای باز و ترجیحا جایی دور از چشم دیگران گوش دهید و به جای من گریه کنید و فریاد بزنید. دارم خفه میشم.