رادیو راه: فصل دوم، قسمت چهارم: هراس از احساس
Description
با تشکر از همراهی مهربانانه ی «آقای اردشیر رستمی»
---
کارگردان صوتی: محسن رحمانی
گرافیست: حامد بهتاش
امور آیتی: علی آقایی
---
منابع مکتوب:
1- چرا آن کار را کردم؟ اثر جوزف برگو – ترجمه حامد حکیمی – نشر بینش نو
2- فصلنامه آنگاه(15): غم بزرگ، کار بزرگ، مقاله احسان عبدی پور: در ستایش بطالت.
3- مشکل همیشه افسردگی نیست اثر هیلاری جیکوبز هندل – ترجمه آرش منجم، محمدعرفان معماریان – نشر بینش نو
4- هنر همه فن حریف شدن در احساسات اثر مارکت براکت – ترجمه نهال سهیلی فر – ترجمه میلکان
5- پیوند دوباره با جوهره خویشتن اثر کریستین نایب – ترجمه الهام موسویان – نشر بینش نو
6- دلایل خوب برای احساس های بد اثر راندولف ام نسه – ترجمه بنفشه شریفی خو – نشر پندار تابان
---
با اشعار و نوشتههایی از:
اردشیر رستمی
آکوتا کریستف (ترجمه اصغر نوری)
فائقه جعاله
زهرا محمودی
حسین صفا
---
با تشکر از اسپانسر این اپیزود: باسلام
بسیار عالی ⚘️🙏🙏
التیام بخشیدید زخم های کهنه ی من را ممنونم از شما✨
عالی بود.
عالی بود ممنون
زمان ما پیشرفت کرده بود نسخه تصویری سیاحت غرب رو نشون دادن
عالی بود
چقدر خووووووب بود 👍🥹
ما کلاس سوم ابتدایی فیلم سیاحت غرب رو توو مدرسه دیدیم،یعنی چون به سن تکلیف رسیده بودیم میخواستن گناه نکردن رو بهمون آموزش بدن (:
بارها باید گوش داد این اپیزود رو...
وااای عالی بود ممنون از بابت توضیحات کامل و عالی🥺🙏🏻
عالی بود عالی 🙏🙏
واعتراف میکنم چون حقیقتی درمورد خودم بود خیلی اضطراب گرفتم
باشنیدن این پادکست که دقیقا موبه مو درمورد من صدق میکنه اضطراب گرفتم
من دقیقا همینم هراس ازاحساسات دارم ،دیواردفاعی کشیدم دورخودم که هیچ احساسی مخصوصا عاطفی رو تجربه نکنم واقعا هم دارم عذاب میکشم جدیدا تپش قلب شدید دارم همون اضطراب
کل اپیزود یک طرف ، دکلمه های استاد ابتهاج عزیز و موزیک قصه های مجید بسیار دلنشین بودن سپاس از اینهمه خوش سلیقگی 👏👏👏😍😍😍
آقای دکتر کمی بیشتر این رادیو را در اینستای خودتون تبلیغ کنید جامعه ما شدیدا نیازمند این آگاهی های مهم هستند 🙇♀️🙇♀️
نقد بسیار موثر و علمی و با صدای انسان فرزانه ای که انسان را آگاهی میبخشد تا بخشهای تاریک وجودمون پیداو درمانش کنیم 👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
یه سوال برای من موند..راه کار چیه؟اگر نباید فروخورد احساس رو که اوضاع خیلی به هم میریزه ..پس کنترل خودمون،صبوری و... اینا چی میشن؟!
چه توصیف قشنگی ما از درون داریم با چاقوی شرم خودمون رو از بین می بریم
سلام آقای شکوری عزیز، این قسمت از پادکستتون رو که گوش میکردم از شدت اضطراب نفسم بند اومده بود، که تمام احساساتی که توی ۳۰ سال زندگیم سر به مهر و غیر قابل بیان بوده رو شما چقدر خوب توصیف کردید، بخش زیادی از زندگیم مطابق توصیفات شما با رنج بسیاری از ناتوانی بروز احساس سپری شده و متاسفانه چقدر تایید شدم در آن سالها.بهم برچسب ارامش و نجابت و موقر بودن زدند و من هم با کمال میل همیشه سانسور کردن وجودم رو تمرین کردم و متاسفانه زندگی رو هنوز به شیوه ی دیگری یاد نگرفتم و نزیستم. بسیار ناراحت و نگران و مضطرب پادکستتون رو با جان و دل گوش کردم. ازتون بینهایت ممنونم از شناخت عمیق ترین درد زندگیم خوشحالم ولی متاسفانه راهی برای برطرف کردنش تا به الان یادنگرفم، امکانش هست کتاب معرفی کنید و چند راهکار کوتاه برای دراومدن از این جهنم بدید؟ راستش فکر میکنم حتما در کنار مطالعه نیاز به یک روانشناس یا مشاور خوب دارم، شما کسی رو مورد تاییدتون با شیوه نگاه درست میشناسید که معرفی کنید؟ ازتون واقعا ممنونم ارادتمند شما