18- سعید شیرانی - جان سخت
Description
سعید شیرانی - جان سخت
این اپیزود بخش دوم از قصه سریالی سعید شیرانی هستش. قصه این اپیزود روایتی جذاب و متفاوت از جنگ ایران عراق هست. تو این اپیزود از جزایر مجنون، مقنی، معراج، وضعیت بیمارستان ها در زمان جنگ و... خواهید شنید.
اسپانسراین اپیزود
کالای خواب دسعید شیرانی - ۱۳ساله در جنگ
این اپیزود اپیزود اول از قصه سریالی سعید شیرانی هستش. قصه این اپیزود روایتی جذاب و متفاوت از جنگ ایران عراق هست. تو این اپیزود از بروجن و ذوب آهن و عملیات و پل جویبر و اروند رود و... خواهید شنید.
اسپانسراین اپیزود
کالای خواب دواج
کد تخفیف ۱۰ درصد خرید از سایت دواج. معتبر تا ششم فروردین ۱۴۰۰ :
Ravi
حتما خبر های تکمیلی اپیزود هارو توی اینستاگرام ما دنبال کنید :
اگه دوست دارید پادکست بسازید و در موردش میخواید مطالب آموزشی بخونید حتما به سایت ما سر بزنید
پادکست راوی رو از اپلیکیشن های پادگیر بشنوید
خوشحال میشیم مارو به دوستاتون معرفی کنید. با ما از طریق توییتر و اینستاگرام در تماس باشید. شما میتونید مستقیما از بستر وب مارو بخونید و بشنوید.
حمایت مالی از راوی :
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
قلبم میلرزه با شنیدن این داستان💔
هر لحظه شنیدنش عجیبه
خیلی سخته. پسری که از دیوار راست بالا میرفته، قالی بافی میکرده، با دو تا کلاش همزمان تیراندازی میکرده میزده وسط خال، غواص بوده تخریب چی ماهری بوده حالا یه تخم مرغ رو نتونه بگیره. معلومه که احساس غریبی داشتی الهی بگردم🥲🫂 پذیرش اتفاق خیلی سخته
از آخوند جماعت چه توقعی داری باباجان؟😂😂😂
منِ سالم فقط دو روز بدون آب و غذا تو ماشین جنازه ها باشم میمیرم. وای این همه راه از جنوب بیاد مشهد بدون یه شستشو باز برگردوننش اصفهان!!! بگین میخواین بکشینش دیگه. این کارا چیههه😑
سلام آقای کروبی سال ۷۹ تا ۸۳ ریاست مجلس رو به عهده داشتن
جوونای مردم جونشونو گذاشتن کف دستشون کاش یک جو غیرت این جوونارو بعضی از مسئولین خدا نشناس داشتن.
بی ناموس تر از مسئولین مملکت ما وجود نداره .
چرا میگین سرباز ؟ نمیگین رزمنده
الانکه دارم گوش میدم یاد داستان امام حسینو ابوالفضل شیعیه ها میفتم که البته بیشترش داستانه فقط و این واقعیت و باز هم از اون داستان شجاعانه تر با عشق تر و مظلومانه تر هست این فقط یه تیکه کوچیک از داستان جنگ وطنه خودمونه..خیییلی حرف توشه برا کسایی که بخوان بفهمن
همین الان زنگ بزنین به شیرانی بهش بگین یک ساعت باید بری جنگ یا بچتون رو بفرستین جنگ .هرگز اجازه نمیده و هرگز نمره. میدونم تو دلش میگه دست خر هم بهم ندادن چه برسه زندگی شاید الان کشاورز نمونه باشه اما ....
واقعا نمیشه گوش کرد تپش قلب گرفتم و خیلی عصبانی هستم.با اینها چکار کردن
این اپیزود بسیار دردناک بود، درود می فرستم به تمام رزمندگانی که با وجود سن کم در جبهه های نبرد حماسه آفریدن، همین سن کم و سر نترسشون باعث میشد که که از جنگ و انجام کارهای خطرناک ترسی به دل راه ندن، واقعا اسم شیرانی برازنده این رزمنده جانباز عزیز هست، در جای جای مختلف این اپیزود بسیار اشک ریختم و متأثر شدم. دم اون پیرمرد قمی هم گرم. چه بسیار انسانهای خیری که هیچ ردی از نام و نشان اونها در تاریخ نیست. بر خلاف یه عده که هیچ کاری برای این مردم و مملکت نکردن و آوازه اسمشون گوش فلک رو کرده.
این تکراری نبود؟ من فکر کنم چیزی شبیه این رو در پادکست آن هم شنیدم
روح دکتر حمید درخشانی شاد😔
دم پیر مرد قمی گرم واقعا با شرف خدا رحمتت کنه روحت در آرامش
فقط کافی بود اون افرادی که در رأس قدرت بودند ذره ای دلسوز ایران و جوانهای کشور بودند.
فقط کافی بود اون افرادی که در رأس قدرت بودند ذره ای دلسوز ایران و جوانهای کشور بودند. اما واقعیت این هست که نابودی ایران و ایرانی جز اهداف و برنامه های عده ای بوده و هست. بهای آن هم دادیم تا بفهمیم چه بر سر ما آوردند.
فقط کافی بود اون افرادی که در رأس قدرت بودند ذره ای دلسوز ایران و جوانهای کشور بودند. اما واقعیت این هست که نابودی ایران و ایرانی جز اهداف و برنامه های عده ای بوده و هست. بهای آن هم دادیم تا بفهمیم چه بر سر ما آوردند.
. . کلمه تاثیرگذار کمه برای این قصه. نمیدونم چی بگم. زندگی سعید الهام بخش و راهنمای خیلی هامون میتونه باشه